مشاهدات يك پاسدار وظيفه از مراسم ملاقات خدايگان آمون در بيت رهبري

یک پاسدار وظيفه نقل مي کرد زماني كه با فرمانده قسمتشان براي جلساتي كه او با خامنه اي داشته و به بيت رهبري مي رفته است، در بدو ورود به آنها برگه اي مي دادند كه رعايت نكاتي را در آن متذكر شده بود. آن جمله اينكه شما به مكان مقدسي پا مي گذاريد و بايد وضوء داشته باشيد و از طرفي متذكر شده بودند كه هيچگونه وسيله ارتباطي و فلزي نبايد به همراه داشته باشند و مسايلي از اين قبيل. در ورودي هاي مختلف كه بازرسي مي شدند پاسدارهاي آن قسمت با حالتي خاص به ملاقات كنندگان مي گفتند خوش به سعادتان كه چنين توفيقي نصيبتان شده است.
همچنين تعريف مي كرد زماني كه فرمانده شان از جلسات به مقر باز مي گشت فرمانده هاي بسياري به ديدن او مي آمدند و مي گفتند قبول باشد كه من تا مدتي نمي دانستم چه چيزي قبول باشد. بعد فهميدم منظورشان ملاقات فرمانده با خدايگان بوده است.
از مطالب جالب ديگر در معبد آمون ( بيت رهبري سابق) ملاقات هاي عمومي خامنه اي با مردم است. مردم از اول صبح پس از بازرسي هاي متعدد وارد حسينه مي شوند و تا مانند ماشين هاي كرايه اي سالن پر نشود مراسم شروع نمي شود. بعد از پر شدن سالن و اتلاف وقت بسيار كاغذهايي كه حاوي اشعاري
در مدح خدايگان است بين مردم توزيع مي شود و يكسري مداح معبد با خواندن اشعار، روش خواندن آنها را به مردم آموزش مي دهند و روش بالا و پايين آوردن صدا را در هنگام خواندن اشعار به مردم مي اموزند. سر انجام بعد از سه الي چهار ساعت معطلي خدايگان در جايگاه مرتفع خود حاضر شده تا مردم سحر شده در ساعات قبل، كه ديگر براي ملاقات با آمون آماده شده اند توفيق زيارت گوساله سامري را بيابند.
در ملاقات با بسيجي ها و سپاهي ها گاهي خامنه اي در جايي مي نشيند كه پس از رفتن او تا هنوز محل مقعدش گرم است بسيجي ها بتوانند هجوم آورده و چفيه خود را به آن ماليده و سپس به صورتشان بمالند تا به عطر ما تحت خدايگان آغشته شوند.
با خودم فكر مي كردم كه اگر براي پيامبر اسلام و يا حضرت علي با آن زندگي هاي ساده چنين مراسمي را بازگو مي كردند و مي گفتند مدعيان جانشيني شما چنين كارهايي را به نام شما ا نجام مي دهند حتما پيامبر نامه خود را به خسرو پرويز پاره مي كرد و طول عمر او را از خدا استدعا مي نمود.