Tuesday, 1 March 2011
مسلم ابن عقیل بر بالای دارالخلافه
Saturday, 12 February 2011
امام زمان هم می آید
می دانم در روز 25 بهمن هم درخیابانهای تهران در کنار ما خواهی بود. چون ایمان دارم در هر جای این کره خاکی که فریادی برای حق طلبی بلند گردد تو در آنجایی. می دانم در مصر، تونس و هر جای دیگر که مظلومان به پا خیزند آنها را تنها نمی گذاری بخصوص آنهایی که در مبارزات خود همواره یاد خداوند مهربان را در دل دارند حتی اگر به زبان نیاورند. و می دانم با صلابتی بیش از گذشته مردم ایران را همراهی خواهی کرد چرا که دژخیمان خامنه ای با سوء استفاده از نام عزیزت جنایات خود را توجیه میکنند و سبحان الله که تو از همه آنها مبرایی.
در سالروز آغاز امامتت می دانم نخواهی گذاشت که همچون مسیح پاک که با نام مقدسش کشیشان قرون وسطایی هر فریاد حق طلبی را به نام ارتداد از دین، سرکوب می کردند، ملایان شیطان صفت بتوانند شیوه کثیف اسلاف خود را بر مردم پاک سیرت ایران زمین بکار گیرند ..می دانم در خیابان های تهران در 25 بهمن با ما خواهی بود آری با ما خواهی بود
Saturday, 5 February 2011
در جواب دروغپردازی سایت تابناک:لینک سایت رسمی اخوان المسلمین که در آن به سخنان خامنه ای پاسخ داده شد.
خلاصه متن انگلیسی:
Ikhwanweb: Egypt’s Revolution Is a People’s Revolution with No Islamic Agenda
Ikhwanweb, the Muslim Brotherhood’s official English website editor in chief Khaled Hamza has stated that the current uprising in Egypt is a revolution of the Egyptian people and is by no means linked to any Islamic tendencies, despite allegations nor can it be described as Islamic
Wednesday, 29 December 2010
آشکار شدن عظمت حرکت عاشورای سبز 88 در ناله های خامنه ای
او که در یک برنامه از پیش طراحی شده با جمع کردن عده ای از ساندیس خوران حرام خوار، دیکتاتور در حال سقوط با حالی پریشان و در اوج درماندگی و با نفرت هر چه تمام تر از نهم دی ماه سال گذشته سخن می گفت، آنچنان برآشفته بود که گرچه سعی می کرد تا به توصیه مشاورین شیطان صفتش، کمتر دشمن دشمن کند تا بیش از این مورد تمسخر ملت قرار نگیرد، ولی یاد آوری آن روز بت شکنی مردم شجاع و سبز سیرت ایران آنچنان او را به هراس انداخته بود که ناخواسته با وحشتی وصف ناپذیر از آن یاد می کرد و ده ها بار از کلمه دشمن که از نظر او کسی جز مردم ایران نیست نام برد.
اگر به یاد داشته باشید در آن روز مانند روزهای آخر سلطنت محمدرضا شاه پهلوی سخن از خارج شدن خامنه ای از تهران می شد وعکس العملهای روان پریشانه خامنه ای در زوزه های چندش آورش حاکی از اوج درماندگی و احساس حقارت او در آن روز فراموش نشدنی است.
حداقل برای من، همین یادآوری ابن زیاد زمان ( خامنه ای) از 9 دی ماه 88 و آثار خشم و ترس کودتاچیان از آن واقعه عظیم عاشورایی که خامنه ای از آن به عنوان "چالش عظیم" یاد می کند، جرقه ای روشنگر برای تحرک بیشتر در جهت پاسداری از خون های به ناحق ریخته شده توسط پاسداران مقام عظمای جنایت در عاشورای 88 بوده است.
Thursday, 16 December 2010
حسین ع : فتنه گر، محارب و برانداز
منطق طرفداران حکومت این بود:
حاکم اسلامی نماینده خدا بر روی زمین است و لذا همواره و در هر شرایطی حق با اوست.
هرکس انتقاد کند خطاکار است و همه باید از امر حاکم اسلامی تبعیت کنند.
هرکس با حاکم اسلامی مخالفت کند و دست از فتنه گری برندارد خونش مباح است، چرا که کسی که با ولی امر مسلمین مخالفت کند، محارب است.
اما در سوی دیگر منطق حسین و یارانش چیز دیگری بود:
چنین نیست که در هر شرایطی هرکس بر مسلمین حاکم شد و نام خود را ولی امر مسلمین نهاد اطاعت از او واجب باشد. باید رفتار او را با ملاک عدل و تقوا سنجید. تا جایی میتوان از حاکم اسلامی تبعیت کرد که او حکومت را وسیله ای برای ظلم و تعدی بر دیگران قرار ندهد. در جایی که حاکم در پیش چشم مردم ظلم و تعدی میکند سکوت در برابر او جایز نیست. برپایی ظواهر دین نیز نمیتواند توجیه گر سکوت در برابر حکومت ظالم باشد. در زمان یزید نیز هر صبح و شام بانگ اذان از مأذنه ها بر میخاست و مردم نماز و روزه را فراموش نکرده بودند. اما عدالت به قربانگاه رفته بود.
اما پس از گذشت این همه سال، مدعیان دروغین حسین ع همان منطق امویان را دارند:
عده ای را میکشند چون بر ولی امر مسلمین جهان خروج کرده اند. و در جامعه فتنه به پا کرده اند. و در پی براندازی حکومت ظلم هستند.
گروهی را زندانی میکنند چون فساد جریان حاکم را فریاد کشیده اند و تشویش اذهان عمومی کرده اند.
جماعتی را در زندانها شکنجه میکنند چون از حاکم ظالم انتقاد کرده اند و از او عدل و انصاف طلب کرده اند. چرا که جنایتها را دیده اند و به گوش دیگران رسانده اند.
و هنوز هم حکایت مظلومان فرهیخته و ظالمان فریبکار همچون سال 61 هجری باقی است.
Wednesday, 27 October 2010
توجیه جاهلانه پناهیان درباره رفتار فرعونی خامنه ای
در پی رفتار فرعونی خامنه ای در قم و تحقیر عده ای جاهل که در پی خودروی او میدویدند و با شیشه آن خود را متبرک میکردند و آن را میبوسیدند حجت الاسلام پناهیان سعی کرده است با ذکر بعضی وقایع تاریخی این رفتار وقیحانه ولی فقیه را توجیه کند. متن توجیهات ایشان این است:
پاسخ حجتالاسلام پناهیان به یک شبهه
http://www.rajanews.com/detail.asp?id=67002
پس از طرح شبهه برخی رسانهها که با اشاره به نهی امام علی(ع) از پیاده دویدن مردم انبار در کنار مرکب ایشان بیان شده بود، حجت الاسلام علیرضا پناهیان به این شبهه پاسخ داد.
الف در این باره نوشت؛ حجت السلام پناهیان توضیح داد که در حکمت 37 نهج البلاغه آمده است: "و قد لقیه عند مسیره الی الشام دهاقین الانبار فترجلوا له و اشتدوا بین یدیه"
در مسیری که حضرت به سمت شام میپیمودند، گروهی از مردم شهر "انبار" حضرت را دیدند که شروع کردند پیاده به دنبال امام و در مقابل ایشان دویدن، حضرت ابتدا اعتراضی نکردند، فرمودند این چه کاری است که انجام می دهید؟
مگر حضرت نمی دانستند آنها چه کار می کنند؟ معلوم بود که به استقبال آمده اند.
اما منظور حضرت این بود که فلسفه کار شما چیست؟
آنها در جواب گفتند: "خلق منا نعظم به امراءنا" این عادت ماست، هر کسی رئیس شود ما این کار را برایش میکنیم. بعد از این که فلسفه این کار خود را بیان کردند، حضرت آنها را نهی کرده و فرمودند که این کار نفعی برای امرای شما ندارد. شما هم در دنیای خود ضرر میکنید و هم آخرتتان را خراب میکنید.
حجت السلام پناهیان درباره این که آیا استقبال مردم میتواند صورت صحیحی نیزداشته باشد، گفت: اگر آن روز هم مردم شهر "انبار" به امیرالمومنین(ع) میگفتند: "چون شما ولی الله و وصی پیامبر هستید، به شما احترام میگذاریم"، یقیناً امیرالمومنین برخورد دیگری می کردند و مانع آنها نمی شدند. همان طور که رسول خدا(ص) در زمان هجرت مانع استقبال مردم مدینه نشدند و حضرت رضا(ع) نیز استقبال کنندگان از خود در نیشابور را از این کار نهی نکرده و حدیثی به آنها هدیه کردند.
در حالی که هر دوی این استقبالها پرشورتر و پرجمعیتتر از آن استقبال مردم شهر "انبار" بود.
این کارشناس مسائل دینی خاطرنشان کرد: بنابراین نیت و انگیزه استقبال خیلی اهمیت دارد و تعیین کننده است. اصل استقبال اشکالی ندارد؛ مهم این است که فلسفه آن چه باشد. اگر فلسفه آن شاه پرستی باشد، باید ترک شود ولی اگر فلسفه آن خدایی باشد، نه تنها اشکالی ندارد، بلکه طبق روایات، یکی از اوصاف یاران امام زمان(ع) است.ما استقبال و بدرقه ای را خوب می دانیم که خودش قیام لله و تظاهرات ولایی است.
این بود پاسخ این طرفدار نظام ولایت فقیه درباره رفتار فرعونی ولی فقیه.
اما پرسش این است که فرض کنیم استقبال کنندگان با انگیزه صحیحی به استقبال آمده اند. در مورد انگیزه استقبال شوندگان چه باید گفت. آنها با چه انگیزه ای از چند هفته پیش برای چنین استقبالی برنامه ریزی کرده اند؟ چرا ادارات و مدارس را تعطیل کرده اند؟ با چه مجوزی سرمایة ملی را صرف تهیه پوسترها و بنرهای تبلیغاتی کرده اند؟ آیا پیشوایان دین نیز چنین مخارجی را بر بیت المال مسلمین تحمیل میکردند؟ یا اصولا روش دیگری در صرف بیت المال داشتند؟
درباره استقبال از پیامبر و امام رضا نیز باید گفت بر فرض که آن روایات تاریخی دقیق و صحیح باشند، استقبال از ایشان به صورت کاملا طبیعی اتفاق افتاده است، نه اینکه برای آن برنامه ریزی کرده باشند تا مردم را به خیابان بیاورند تا بر مرکبشان بوسه بزنند.
از همه اینها که بگذریم آیا نباید تبعات رفتار حاکمان را بررسی کنیم؟ در همان حکمت 37 نهج البلاغه گرچه علت نهی از این رفتار ذکر شده است، نویسنده مطلب مذکور اجتهاد در مقابل نص کرده است و علت را چیز دیگری دانسته است.
امام (ع)در بیان علت نهی از این رفتار فرمود: اين كارى است كه اميرانتان از آن سود نبردند و شما خود را در زندگى خود به مشقت مىافكنيد و در آخرت به بدبختى گرفتار مىآييد.
چگونه است که شخصی که خود را عالم دین مینامد بجای آن که مردم را به دین حقیقی رهنمون شود آنها را به رفتاری تشویق میکندکه سبب تحقیر مردم و تکبر حاکم میشود. تکبری که همواره در سخنان فرعونی ولی فقیه موج میزند. آیا ایشان سخنان دیگر نهج البلاغه را ندیده اند یا خود را به نادانی میزنند؟ به عنوان مثال به حکمت 328 نهج البلاغه توجه کنید:
گويند هنگامى كه از صفين باز گرديد و وارد كوفه شد بر شباميان گذشت، صداى گريه زنانشان را بر كشتگان نبرد صفين شنيد. در اين حال، حرب بن شر حبيل شبامى، كه از بزرگان قوم خود بود، به سوى او آمد. امام به او فرمود:
چنانكه مىشنوم زنان شما بر شما چيره شدهاند. چرا آنان را از ناله و زارى نهى نمىكنيد حرب همراه او به راه افتاد. على (ع) سواره بود و او پياده. پس به او فرمود:
بازگرد، پيادهرفتن چون تويى در ركاب چون منى موجب فريب والى و مذلت و خوارى مؤمنان شود.
پس اگر بپذیریم که خود استقبال امر پسندیده ای است، باید بگوییم که علی ع اشكالی به اصل استقبال نكرده اند بلكه به كاری كه مردم كردند اشكال گرفتند و آن پیاده شدن از مركب ها و دویدن با فشار به یكدیگر در جلوی ایشان بود. مردم می گویند این رفتاری است كه با آن به حاکمان احترام می گذاریم. اصل احترام اشكالی ندارد اما اگر موجب خواری و خفت احترام كننده باشد اشکال دارد. علی ع در حکمت 328 نهج البلاغه صریحا گفته اند که چنین رفتاری حتی با شخصی چون علی ع نیز نادرست است چه رسد به شخصی چون خامنه ای.
Wednesday, 3 February 2010
نقد نظریه ولایت فقیه به زبان ساده قسمت دوم
نقد نظریه ولایت فقیه به زبان ساده قسمت اول
Wednesday, 27 January 2010
تاسیس رادیوی سبز بازوی همبستگی ملی
همه آگاهیم که استراتژی رژیم برای حکومت ظالمانه بر مردم، بر سه اصل استوار است : 1- تملک در آمد ملی نفت 2- نیروی نظامی 3- ممانعت از با خبر شدن مردم از اخبار واقعی
از میان این سه مورد، مورد سوم یعنی در جهل نگه داشتن مردم موثر ترین عامل برای ادامه سلطه خائنانه می باشد. در این خصوص سالیان سال است که رژیم با ممانعت از تشکیل رادیو و تلویزیون توسط بخش خصوصی، بستن دائمی مطبوعات مستقل و آزاد اندیش و زندانی کردن فرهیختگان آگاهی بخش، تمام تلاش خود را در محدود کردن منابع اطلاع رسانی آزاد کرده است.
خصوصا پس از حوادث کودتای 22 خرداد علاوه بر تشدید موارد فوق، با ایجاد پارازیت بر روی شبکه های ماهواره ای، کند کردن شدید اینترنت و فیلتر کردن سایتهای خبری و ترساندن مردم از شنود تلفن و موبایل، اختناق خبری خود را گسترش داده است که این امر تا حدی از رسیدن اخبار و تحلیل های صحیح و معتبر و به موقع در سطح کشور جلوگیری نموده و مردم کوچه و بازار را از دسترسی به پاسخ های مناسب به القائات شیطانی صدا وسیما و اکاذیب آن تا حدی بی نصیب کرده است.
لذا با تاسیس اولین رادیوی سبز ( و به دنبال آن شبکه تلویزیونی سبز ) می توانیم در سراسر کشور و به طور همزمان تمامی مردم را از آنچه که باید بدانند، آگاه نماییم و تمامی توطئه های رسانه ای کودتاچیان را نقش بر آب نماییم .
با وجود یک شبکه رادیویی همه مردم در منزل، محل کار، در داخل اتومبیل و هر جای دیگری بدون نگرانی و نیاز به تجهیزات خاص میتوانند به اخبار دسترسی داشته باشند.
قسمتی از آنچه که از این رادیو می تواند پخش شود عبارت است از:
1- ارائه خبرهای موثق مربوط به جنبش سبز در شهرهای مختلف و پیروزیهای مردم در حرکتهای اعتراضی علیه دولت غیر قانونی که می تواند برای سایر عزیزان الگو باشد.
2- افشای توطئه های خائنانه رژیم قبل از وقوع و همچنین افشای خیانتهایی که در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... در سطح کشور در حال اجرا است و باعث روشن تر شدن ماهیت پلید کودتاچیان می گردد.
3- با خبر شدن از آمار واقعی کشور بر اساس اطلاعات جهانی بر خلاف آمار دروغ کودتاچیان.
4- سازماندهی تمامی اقشار مردم در حرکتهای اعتراضی در سراسر کشور با ارائه طرحها و برنامه هایی که از طرف فرهیختگان جنبش سبز در این رادیو ارائه می گردد .
5- آگاهی از حرکتهای جهانی در رابطه با جنبش سبز توسط ایرانیان و غیر ایرانیان
6- پخش اشعار و موسیقی های سبز برای تقویت روحیه ملی
7- پخش بیانیه های سران جنبش سبز، شخصیتهای ملی در داخل و خارج از کشور و شنیده شدن صدا و نظرات آنها در قالب سخنرانی ها و یا مناظرات
8- شنیده شدن پیشنهادات و اخبار مردمی
9- شنیده شدن صدای آنانکه عزیزانشان را در جریان کودتا از دست داده اند و یا در اسارت کودتاچیان هستند، که بدین وسیله زمینه حمایت عمومی و گسترده از ایشان برای همبستگی و پشتیبانی ملی مردم از یکدیگر فراهم می گردد.
پیشنهاد می گردد برای تحقق این مهم، تمامی عزیزان با ارسال ایمیل، نامه و تماس تلفنی به فرهیختگان و حامیان جنبش سبز در خارج از کشور از جمله آقای دکتر عطا الله مهاجرانی، آقای مهندس عبدالعلی بازرگان، آقای دکتر عبدالکریم سروش، آقای دکتر محسن سازگارا، آقای موسوی خویینی ها، سرکار خانم دکتر جمیله کدیور، آقای دکتر محسن کدیور و سرکار خانم فاطمه حقیقت جو و سایر عزیزان مورد اعتماد مردم، ایشان را به تاسیس این رسانه مهم ترغیب کنیم. امید است با حمایت مادی و معنوی از ایشان برای تحقق این امر مهم، در آینده نزدیک بتوانیم به چنین امکانی دست پیدا کنیم.
آدرس تماس کسانی که بر روی اینترنت در دسترس می باشند: (متأسفانه آدرس دیگر عزیزان یافت نشد)
--تماس با دکتر مهاجرانی:
--تماس با دکتر سازگارا:
--تماس با دکتر سروش:
--تماس با سایت جرس:
تلفن: 0019145809808
--تماس با سایت ندای سبز آزادی:
-پست الکترونیک:
irangreenvoice@gmail.com
greenfreedomvoice@gmail.com
-اسکایپ:
irangreenvoice
--صفحه میر حسین موسوی در facebook :
http://www.facebook.com/Tuesday, 29 December 2009
اپیدمی یاوه گویی در حاکمیت
Thursday, 24 December 2009
عزای کربلا یا کهریزک
Tuesday, 15 December 2009
ترجمه حرفهای برره ای خامنه ای
Monday, 14 December 2009
آنکس که عکسش پاره شده خودش چه میگفت؟
Tuesday, 1 December 2009
مالک کشور تنها شما مردم هستید نه حاکمان مدعی
Tuesday, 24 November 2009
پندی برای جنایت پیشگان حاکم: از سرنوشت کردان عبرت بگیرید
Monday, 23 November 2009
مراقب بچه های خود باشید، بسیج بجای ورزش
نقد نظریه ولایت فقیه به زبان ساده
Saturday, 21 November 2009
Tuesday, 17 November 2009
مانور نیروی انتظامی با کدام هدف
Friday, 6 November 2009
آخرین امپراطور
آخرین امپراطور (تحلیلی بر وقایع 13 آبان)
13 آبان امسال مانند روز قدس گونه ای دیگر بود. این بار نه تنها مردم شجاع ایران در ادامه حرکت جنبش سبزشان بار دیگر نفرت خود را از مستکبران داخلی به طوری آشکارتر نمایان ساختند بلکه به رهبری کودتا نشان دادند حتی اگر 50000 نیروی گارد خود را به همراه بسیجی های فریب خورده در سراسر شهر تهران مستقر کند و سبعانه تر از دفعات قبل به مردم هجوم بردند، مردم حرکت خود را در سراسر شهر و تا پاسی از شب گسترش خواهند داد و خواب راحت را از آنها خواهند ستاند.
ای کاش این رهبر توهم زده و بی خواب از دست ملت، لحظه ای از دیوارهای کاخش بالا می رفت و نگاهی به دنیای واقعی خارج از قصر می انداخت تا شاید لااقل در تفکرات وهم آلودش اصلاحی صورت می گرفت.
در صحبت های 12 آبان هنوز بزرگنمایی دشمن فرضی و ترساندن اندک پا منبریهایش از آمریکا بود.
اگر چه نباید فراموش کرد که در 13 آبان 58 حرکت دانشجویان انقلابی به خاطر شیطنت های دولت وقت آمریکا در تحریک عوامل تجزیه طلب در مناطق مختلف کشور نظیر کردستان و سیستان و بلوچستان و طرح ریزی کودتای نظامی توسط عوامل شاه سابق علیه انقلاب تازه به ثمر نشسته شکل گرفت، ولی سوء استفاده از آن حرکت انقلابی طی 30 سال گذشته و بزرگنمایی بیش از حد ضدیت با آمریکا به منظور حفظ اختناق حاکم برملت بحث دیگری است.
این بار پس از 30 سال دانشجویان شجاع و حق طلب در اکثر دانشگاههای کشور با همان انگیزه گذشتگان سلف شان (که اکنون خودشان و یا فرزندانشان در زندان هستند) این بار نظام دیکتاتوری ولایت فقیه را هدف گرفتند.
دختران و پسران دلاورمان در روز 13 آبان امسال با ایمان و شوری بی نظیر پایه های ظلم را سست تر کرده و راه خود را تا پیروزی نهایی ادامه می دهند.
این آخرین جرثومه خودخواهی و قدرت طلبی آخرین روزهای سلطنتش را می گذراند. با اینکه می بیند هر روز حرکت مردم علیه او و نظام فاسدش در شهرهای مختلف گسترش می یابد و دیگر به صورت علنی مورد لعن و نفرین مردم قرار گرفته است، هنوز از دست چدنی در داخل دستکش مخمل (منظور دولت اوباما) سخن می راند.
در شرایطی که برای اولین بار (و شاید تنها فرصت پدید آمده ) که در آن شخصیتی مانند اوباما دست دوستی دراز کرده (و در مقابل فرار دائمی خامنه ای از تعامل با جهانیان و تکرار دشمنی های پیشین) خواهان فراموش کردن گذشته های تلخ می باشد، اگر درایتی در وجود افسرده خامنه ای بود که نیست و اگر مشاورین و رئیس جمهور منتصبش شعور وتدبیر لازم را داشتند، که ندارند، بهترین فرصت برای مذاکره و استرداد داراییها و برون رفت از انزوای جهانی، محقق می گردید.
ولی صد افسوس که کور دلان حاکم تمام توان خود را برای تجهیز مزدوران خود به منظور سرکوب صاحبان اصلی کشور و با صرف دلارهای نفتی همین مردم به کار گرفته اند .